فردی مسلمان همسایه ای کافر داشت هر روز و هر شب با صدای بلند همسایه کافر رو لعن و نفرین می کرد :
خدایا ! جان این همسایه کافر من را بگیر, مرگش را نزدیک کن (طوری که مرد کافر می شنید)
زمان گذشت و مسلمان بیمار شد. دیگر نمی توانست غذا درست کند ولی در کمال تعجب غذایش سر موقع در خانه اش ظاهر می شد .
مسلمان سر نماز می گفت خدایا ممنونم ک بنده ات را فراموش نکردی و غذای مرا در خانه ام ظاهر می کنی و لعنت بر آن کافر خدا نشناس ... !
روزی از روزها که خواست برود غذا را بر دارد ،دید این همسایه کافر است ک غذا برایش می آورد.
از آن شب ب بعد، مسلمان سر نماز می گفت : خدایا ممنونم که این مرتیکه شیطان رو وسیله کردی که برای من غذا بیاورد. من تازه حکمت تو را فهمیدم ک چرا جانش را نگرفتی!!!
حکایت خیلیاست
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد در درد خودپرستی
داشتم یه ریز غر میزدم وعین خیالش نبود
همینجور میگفتم و میگفتم...
وقتی میگم خُله، خنگِ خداست بیراه نمیگم
دهنم کف کرد و دریغ از یه قربون صدقه که بند بیاره این سیلِ غر زدنایِ منو
هنوز بعدِ یه قرن رگِ خوابم دستش نیست که با یه قربون صدقه، یه ماچِ محکمِ آبدار، یه بغلِ سفت چارپایِ دراز گوش میشه این دلِ الاغِ من....
داشت غر غرام به جاهایِ باریک و فحشایِ رکیک میرسید
دست کشید رو ترقوه امُ چشماشو بست و یه لبخند کوچولویِ دلبر زد
حرصم گرفت از اینهمه بی خیالیش...
سرشُ چسبوند به گوشمُ گفت: شکر میونِ غرغراتون عیال، این برآمدگیِ استخونِ زیرِ گلوتون، عشق ترین پَستی بلندیِ زندگیِ منه...
ما هیچ ما فشرده شدن در آغوشش...
از باباکرم چه میدانید؟
باباکرم شخصی بوده از لاتهای قدیم به اسم رسمی کرم کریمی قصاب محل بوده وهمه از او حساب میبردند .
وقتی از کوچه پس کوچه های محله گذر میکرد، بچه های فقیر و یتیم وبیچاره ای در طول مسیرش بودند که هر روزه به آنها کمک میکرد و با یک آب نبات آنها را خوشحال میکرد !
طوری شده بود که این بچه ها او را کرم صدا میکردند و هر وقت از دور میآمد ، بچه ها با شادی دست میزدند و صدا میزدند باباکرم. باباکرم... و آقا کرم قصاب هم برای خوشحال کردن بچه های فقیر یک سر و گردن و نیز با حرکات دست و مدل با با کرم امروزی از کنار آنها میگذشت
بعدها در کاباره ها با اضافه کردن حرکات دیگر رقص بابا کرمی را تکمیل کردند و تا هم اینک ماندگار و از رقصهای بنام ایرانی باقی ماند
عکاسی پرتره .قطعا پرتره یک شاخه بزرگ در عکاسی است. حرفه ای شدن در این شاخه اصلا کار ساده ای نیست و به تکنیک، خلاقیت و ایجاد رابطه خوب با مدل احتیاج دارد. از کجا شروع کنید؟ ما در این مطلب چند نکته مهم و آموزنده برای شما آماده کرده ایم که می توانید با استفاده از این نکات عکاسی خود را در این شاخه شروع کنید.
1- از نور طبیعی استفاده کنید
وقتی بحث رنگ، تضاد نوری و غلظت رنگی به میان بیاید استفاده از نور طبیعی خیلی مناسب تر است. مخصوصا در زمان عکاسی با دوربین از نوری که از پنجره یا لای در می آید استفاده کنید، از نور ملایمی که در بعد از ظهر وجود دارد استفاده کنید و با استفاده از رفلکتور نور را کنترل کنید و با آن بازی کنید.
2- پس زمینه ای با جزئیات کم پیدا کنید
حواستان به پس زمینه باشد. پس زمینه شما نباید زیاد جلب توجه کند و یا ترکیب بندی عکس شما را بر هم بزند. سعی کنید قبل از شروع عکاسی تصوری از پس زمینه در ذهن خود داشته باشید تا بتوانید هنگام عکاسی بهتر عمل کنید و پس زمینه بهتری داشته باشید.
3- با فضای اطراف مدل بازی کنید
کمی در اطراف مدل خود فضا بگذارید. این کار باعث می شود پرتره شما ظاهر جذاب تری داشته باشد و به چشمان بیننده فضایی برای استراحت می دهد